مدیریت ادعاهای مالی

claim management از نگاه سازمان PMI

مفهوم ادعا یا Claim؛

ادعا يا Claim در استانداردهاي PMI به اين صورت تعريف شده است: تقاضائي از سوي يک طرف قرارداد در ازاي وجود دلايلي اصولا صحيح و يا به گمان متقاضي صحيح که معمولا بخاطر اقدامات، دستورات و يا تغييرات اعمالي نامنطبق با مفاد قرارداد پروژه از سوي طرف ديگر قرارداد بوجود آمده و از لحاظ اقتصادي بين طرفين قابل حل و فصل نمي باشد.

به عنوان مثال، کارفرما مدعي است که پيمانکار از برنامه اجرائي و پيشرفت مورد انتظار پروژه فاصله قابل توجهي دارد و متناسب با شرايط عمومي و خصوصي پيمان، به دليل تاخير در بهره برداري آتي پروژه ادعاي خسارت مي نمايد. و يا پيمانکار مدعي است وضعيت پيشرفت پروژه همچنان بر اساس برنامه ريزي مصوب اوليه در جريان مي باشد.

در فرآيند مديريت  پروژه تعاملاتي في مابين ادعا و تغيير (Change) وجود دارد. در پروژه هاي ساخت، جبران خسارت معمولا از جنس پرداخت هزينه،کلیم مالی تمديد زمان اجرا و کلیم زمانی يا ترکيبي از هر دو است. وجه تمايز تغيير و ادعا در عدم توافق و اجماع طرفين قرارداد در خصوص درستي يا نادرستي موضوع مي باشد. اگر در خصوص ادعا(که در ابتدا يک Issue محسوب مي‌گردد) طرفين به اجماع برسند، ادعا تبديل به تغيير (Change order) خواهد شد و در فرايند مديريت تغييرات پيگيري مي گردد. در غير اينصورت موضوع ادعا در فرآيند مديريت ادعا و در چارچوب ”مذاکره“، ”ميانجي گري“، ”حکميت“ و نهايتا ”دعوي قضائي“ حل و فصل خواهد شد.

يک مثال از تغيير در پروژه :پيمانکار ساختماني به دليل تاخير فراوان پيمانکار نصب مخزن در جريان ساخت (during construction) ادعاي خسارت هزينه‌اي نموده است. کارفرما با بررسي مستندات ارائه شده توسط پيمانکار و تطابق آنها با مفاد قراردادي، علاوه بر لحاظ متمم هاي هزينه اي، تمديد زماني قرارداد پيمانکار را نيز تاييد مي نمايد.

همچنين در فرآيند مديريت پروژه تعاملاتي في مابين ادعا و موضوعات(Issue) وجود دارد. در ادبيات PMI، موضوع، به مفهوم هر موردي که في مابين برخي از ذي نفعان، محلي از مناقشه بوده و اجماع وجود نداشته باشد تلقي مي گردد. موضوعات حل و فصل نشده مي توانند منبعي براي طرح ادعاهاي آتي قلمداد گردند. کلیم به عنوان يکي از ابزارهاي قراردادي براي حل و فصل موضوعات زمان و هزينه مورد نظر مي باشد.

مثالي از Issue: ارتباط غيرحرفه‌اي و ناکارامد دستگاه نظارت و پيمانکار موجب کندي مکاتبات طرفين همچون ارائه گزارشات و اخذ تاييده ها شده است.

همچنين در فرآيند مديريت پروژه تعاملاتي في مابين ادعا و ريسک Risk) وجود دارد. در حقيقت در اکثر اوقات، اين ريسکهاي ناشناخته (Unknown Risk) هستند که محقق شده و زمينه ساز يک تغيير مي شوند. ريسک هاي ناشناخته که محقق مي گردند ممکن است به فراخور وضعيت موجودشان در فرايندهاي مديريت موضوعات (Issue) و يا مديريت تغييرات پيگيري گردند. ريسک هاي محقق شده که اثرات آنها مديريت نگردد مي توانند تبديل به موضوعات بغرنج و نهايتا طرح يک ادعا گردند.

در الحاقيه ساخت استاندارد PMBOK، چهار فرآيند براي مديريت دعاوي تعريف شده است:

شناسايي دعوي: فرايندي که طي آن دعوي شناسايي و مستندسازي مي گردد.

کمي سازي دعوي: فرايندي که طي آن اثرات دعوي طرح شده بر اهداف پروژه و قرارداد اندازه گيري مي شود.

پيشگيري دعوي: فرايندي که طي آن سعي مي شود زمينه ها و بسترهاي ايجاد دعوي در پروژه کاهش يابد.

حل و فصل دعوي: فرايندي که طي آن دعوي از روشهاي متفاوتي همچون مذاکره، ميانجي گري و حکميت و نهايتا دعوي حقوقي حل و فصل مي گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *